نمادگرایی غذا در زبان
زبان ها در درجات مختلف پایه های عمیق مطابقت روانشناسانه میان غذا ، تلقی شخصیتی و موقعیت عاطفی را منعکس می کنند. در انگلیسی با دامنه ای شاید بی همتا نسبت به دیگر زبان ها ، صفات اصلی مورد استفاده برای توصیف کیفیت غذا دقیقاً مساوی واژگان توصیفی انسان هاست. سردcold ، گرم warm ، ترشیده sour ، تلخ bitter ، با نمک salty، تند peppery، سوزان acid ،تند spicy ، ترش tart ، محکم و سخت tough ، حساسع tender، ترد crisp، مطبوع bland، قوی strong، کم مایه و ضیف weak، تازه fresh، کهنه وفاسد spoild و غیره. همچنین کلماتی که در انگلیسی برا ی توصیف تهیه ی غذا ( فرآیندی زمان دار با یک آغاز و یک پایان ) به کار می رود با کلمات توصیف کننده ی حالات مشترک است (حالاتی که موقت هیتند و در مقابل مشخصه های ثابت و اصلی شخصیتی قرار می گیرند.
آکادمی ایران شف مرکز آموزش
) boil ( جوشیدن ) در boiling mad ( عصبانی شدن ) ، simmer (به جوش آمدن) در به جوش آمدن از عصبانیت ، steam ( بخار پز شدن) در all steamed up about sth ( به هیجان آمدن از چیزی ) ، burn ( سوختن) در burned up about sth (گُر گرفتن از چیزی )، stew( آب پز کردن) در stewed, stew over some worry ( عقوبت دیدن ، سرمستی، نگرانی درباره ی چیزی)،bake (پختن) درhalf–baked(بی تجربه)، coddle( آرام پختن) در to coddle ( تر و خشک کردن ، مراقبت بیش از حد از کسی ) دیگر واژگان غذایی که در توصیف ویژگی های شخصیتی به کار می رود شامل ترکیباتی چون milk – and - honey نازونعمت، meat – and - potatoes آدم بی ریا و ساده ، milk-toast
زبان انگلیسی در دیگر شکل های زبانشناسی که پیوند نمادین میان غذا و خوردن و موقعیت های عاطفی ایجاد می کند نیز بسیار غنی است. ما می توانیم به عنوان مثال " گرسنه ی عشق hungry for love" باشیم یا " گرسنه ی مصاحبت با انسان ها hungry for human companionship " همانگونه که گرسنه برای غذا هستیم. یکی از علل شناخته شده ی چاقی ، جانشین ساختن غذا به جای عشق و دوستی توسط انسان های تنها است. وقتی ما خجالت می کشیم یا به دلیل اشتباه اثبات شده ای خیط می شویم ، "حرف خود را پس می گیریم eat our words" یا " eat crow" و یا " به غلط کردن می افتیم eat humle pie" . وقتی آشکارا ماتم گرفته ایم از ما می پرسند " فرو می خوریم swallow a lump in our throat" و در مواجهه با وضعیت حقیرانه ای که نمی توانیم در برابرش کاری انجام دهیم " به روی خود نمی آوریم swallow our pride". انسانهای زودباور " گول می خورند bite" یا " take the hook ( in their mouths) " . وقتی ما از دست چیزی " خسته شده ایم fed up " ممکن است تقصیر یک پاسخ یا حرف نیش دار " biting " باشد.
از آن جا که نه انسان شناسان و نه زبان شناسان به این نوع کاربرد توجه نداشته اند ، محدوده ی استفاده از سمبولیسم غذایی در زبان های دیگر برای توصیف خصیصه و خلق و خو معین نیست.
ما از یادداشت های میدانی خود چند مثال از اندونزیایی و اسپانیایی داریم. زبان اندونزیایی در این معنی اصطلاحی وجود دارد : " زیبا nice با عبارتی در مفهوم tasty to be looked at " ، " پراشتیاق بودن با عبارتی در مفهوم دانه های سویای تخمیر شده fermented soya beans" ، cassava به معنی تن آسا و تنبل ، " آدم سرد" ، " داشتن چهره ی شرین " ،" داشتن چهره ی ترش " ، " خیلی نمک خورده به معنی بالغ شدن " و " فلفل ریز تند برای توصیف فرد ریز نقش و با هوش" .
در اسپانیایی شخص ممکن با عبارات زیر توصیف شود : dulce(sweet)، agrio(sour)، ( تلخکام amargado(embittered، ( از ریشه ی sal به معنی نمک در مفهوم خوشحال ، خندان ) saleroso، ( از ریشه ی sal در مفهوم به ستوه آمده از شانس بد ) salado، (بی مزه ، کودن ) desabrido، (سرد) frio، (گرم) caluroso، (زودرنج ، حساس ) tierno و غیره .